بهترین راه برای چیره شدن به مشکلات ذهنی اینه که اونها رو به طور کامل از طریق کلمات بیان کنی. کلماتی که تو ذهنت مرور می کنی، اونها رو به کسی میگی یا جایی مینویسی. یادت باشه که هیچی نباید جا بیفته، همه چیز باید کلامی بشه. نمیخواد دنبال راه حل باشی، فقط مشکل رو کلامی کن.
همین کار رو که بکنی بهت قول میدم بزرگترین قدم رو در راه حلش برداشتی. بزرگترین ابزار مشکلات ذهنی ابهامه و با این کار ابهامشون رو از بین میبری. با از بین رفتن تقدسشون، قدرتشون هم کم میشه.

جهان خارج از ذهن مخالف رسیدن تو به خیلی از چیزهایی که میخوای هست و برای این کار مانع خیلی بزرگی برات ساخته: خودت.

  به هر حال تمام سیستم های حکومتی دموکرات هستن. بعضیهاشون دموکرات های دیکتاتوری هستن و بعضیها دموکرات های غیر دیکتاتوری. ولی به هر حال دموکراتن.

  آدمایی که درباره ی سیاست حرف میزنن دو دسته ان: کسایی که اکثریت هستن و چرت و پرت می گن، که حالمو به هم میزنن، و آدمایی که فکرشون کار می کنه و یه چیزی می فهمن، که احساس می کنم حیفه به جای چیزای دیگه انرژیشون رو صرف سیاست می کنن.

  یه زمانی فکر می کردم روابطم با آدم های دیگه چیزیه بین من و اونها.
بعدا به نظرم میومد که این چیزیه بین من و نا-من (یعنی نقش فرد یا افرادی که در قطب دوم رابطه قرار می گیرن برام کمرنگ شده بود).
الان اعتقاد دارم این ماجرا چیزیه بین قسمتی از ذهنیت های من با قسمتی دیگه.